کد خبر: 102

چرا «شی» دعوت ترامپ را رد کرد؟

چرا «شی» دعوت ترامپ را رد کرد؟

به گزارش دیدگاه امروز، آنچه که باید در مورد چین و آمریکا در شرایط کنونی مورد نظر قرار بگیرد این است که پکن اولویت استراتژیک واشنگتن در جهت کنترل نظم نوین جهانی در قرن بیست و یکم به حساب می‌آید. اگرچه چین تاکنون نشان داده است که قرار است دایره قدرت خود را به مرکز این دایره به عنوان ابر قدرت آینده برساند، اما با توجه به چالش‌های پیش روی این کشور رهبران پکن به خوبی می‌دانند که رسیدن به این جایگاه چندان ساده نیست؛ چراکه آنها می‌دانند دارای شاخصه‌های قدرت برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت بلامنازعه در نظم آینده جهان نیستند. در عین حال ایالات متحده مخاطرات چین در این ساختار قدرت جهانی را رها نکرده و آن را ساده معنا نمی‌کند. این نوع نگرش به چین، به گونه‌ای است که هر دو طرف می‌دانند چه وزنی دارند اما در عین حال بر این امر واقف هستند که ظرفیت‌های هر طرف می‌تواند در پایتخت‌های آنها چالش‌هایی را به وجود بیاورد.

به همین دلیل و بر اساس مؤلفه‌هایی که به آن اشاره شد، واشنگتن و پکن در قبال یکدیگر موضع محتاطانه اتخاذ می‌کنند. به عنوان مثال با وجود اینکه ترامپ نشان داده از سیاست تهاجمی پیروی می‌کند، اما باز هم با دعوت از رئیس جمهوری چین برای شرکت در مراسم تحلیف خود در ۲۰ ژانویه سعی می‌کند به گونه‌ای قدم بردارد که پکن را در حوزه کنترلی خود قرار دهد. از سوی دیگر می‌بینیم که رئیس جمهوری چین به این امر احترام می‌گذارد اما به هر دلیل این دعوت را رد می‌کند. بر این اساس باید این منطق را بپذیریم در دنیای امروز که میان آمریکا، چین و اروپا رقابت‌های مشخص وجود دارد، باز هم طرفین به دنبال بالانس و ایجاد توازن میان خودشان هستند. از جهت دیگر عناصر حزبی میان جمهوری‌خواهان هم به دنبال آن هستند تا بتوانند راهبردها را نه تنها برای تیم ترامپ یا به نفع وی، بلکه برای منافع کلان ایالات متحده کنترل کنند. لذا ارسال دعوتنامه از سوی ترامپ به رئیس جمهوری چین گویای آن است که ایالات متحده به دنبال خلق یک فضا برای کنترل هرگونه بحران و کنترل این روابط است. 

 اگرچه رئیس جمهوری چین دعوت ترامپ را برای حضور در مراسم تحلیف او نپذیرفت اما می‌بینیم که هیأت دیپلماتیک چین و مقام‌های این کشور که متشکل از سفیر پکن در واشنگتن برخی دیگر از دیپلمات‌های این کشور می‌شود، قرار است در مراسم تحلیف ترامپ شرکت کنند. تمام این موارد نشانگر آن است که مرحله نظم نوین جهانی وارد مرحله تثبیت شده است؛ به گونه‌ای که ترامپ سعی دارد با دعوت از رئیس جمهوری چین اقتدار ایالات متحده را به نمایش بگذارد و از طرف دیگر باید پذیرفت که اصطکاک‌ها میان دو طرف می‌تواند فضایی را برای خلق تقابل‌های جدید خلق کند. نوع برگزاری مراسم تحلیف ترامپ هم مهم خواهد بود و باید از حیث ماهوی و شکلی آن را پس از برگزاری در ۲۰ ژانویه تحلیل کرد. 

باور ندارم که ترامپ به دنبال سازش با چین باشد بلکه فکر می‌کنم او به دنبال آن است تا استراتژی تقابل جدید خود را با توجه به منافع ایالات متحده آماده‌سازی کند. به عبارتی دیگر اگر پارادایم او نوعی اعمال فشار بر رقبای خود باشد، در نهایت باید بتواند این موضوع را مدیریت کند. زمانی که بخواهیم فشار و تقابل را در دستور کار قرار دهیم بدون شک باید افکار عمومی را برای این موضوع و اجرای آن علیه حریف خود آماده کنیم. آمریکا نسبت روسیه، ایران و حتی کره شمالی به انضمام چین سعی می‌کند از یک زبان نرم‌تر استفاده کند، تا در نهایت یک فضاسازی مشخص را برای توجیه افکار عمومی در جهت هزینه‌های آتی به وجود بیاورد. بر همین اساس ترامپ از یک سو با ارسال دعوتنامه به چین و به روسیه به واسطه اینکه خواهان پایان جنگ اوکراین است و حتی به ایران برای مذاکره پیام می‌دهد و بر آن تاکید می‌کند. بالطبع این مسائل می‌تواند نوعی آماده‌سازی افکار عمومی در مقیاس جهانی هم به حساب بیاید که برای ایالات متحده اهمیت بسزایی دارد.

 

copied

دیدگاه‌تان را بنویسید